عرفان بي دين يا دين بي عرفان

امیدوارم لحظات خوبی در این وب سایت داشته باشید .....

عرفان بي دين يا دين بي عرفان
نویسنده : علي قاسمي تاریخ : یک شنبه 24 تير 1391

عرفان بي دين يا دين بي عرفان


و با حذف مباني تفکر ديني بنياد تمدن غرب در بحران معنويت متزلزل گشت. تاثير تمدن و تکنولوژي جديد بر دگرگوني و بهتر شدن وضع زندگي مادي بشر را هرگز نمي توان دور از نظر داشت اما اين واقعيت تلخ را نيز نمي توان کتمان کرد که تمدن مدرن يکي ازعوامل غفلت آدميان از اصلي ترين ساحت وجودي خود ...


«سکولاريزم – secularism از جمله لغاتي است که ترجمه ي آن درکشورهاي اسلامي با مشکل همراه بوده است. در فارسي آن را با استفاده از چند لغت به «جدايي دين از سياست » يا «جداشدن دين از دنيا»، «دنيوي کردن»، «اعتقاد به اصالت امور دنيوي » ، «غيردين گرايي»، «ناديني گري»، «دنيويت» و «اين جهاني» ترجمه کردند، و در عربي مصدرجعلي «علمانيت» را نظير «عقلانيت» مترادف آن قرار دادند.»(۱)
 
«با صرف نظر از معادل هايي که براي سکولاريزم و مشتقات مربوط به آن به کاربرده مي شود، در معناي سکولاريزم مي توان گفت اين لفظ ناظر به نوعي هستي شناسي است که اصالت را به امور دنيوي و دين اين جهاني مي دهد، واين نوع از هستي شناسي که با انسان شناسي و معرفت شناسي مناسب با خود هماهنگ است در قبال نوع ديگري از هستي شناسي است که صورتي معنوي و ديني دارد. » (۲)
 «سکولاريسم» تفکري اين جهاني است و فقط دغدغه ي اين جهان و رفاه و پيشرفت مادي و اين جهاني را دارد و مي خواهد بدون استمداد از دين – بلکه با طرد و نفي آن – به اين هدف دست يابد. از همان آغاز پيدايش ، تفکر و ايدئولوژي «سکولاريسم» مبتني بر سه يا چهار اصل عمده بوده است که توضيح خلاصه ي آنها بدين قرار است:
 
۱) بهبود زندگي اين جهاني فقط از طريق وسايل مادي.
 
۲) حل همه ي مشکلات از طريق علم و کشف حقيقت از هر طريق علمي و عقلي ( غيرديني).
 
۳) بناکردن اخلاق برپايه ي عقل وانجام نيکي براي خود نيکي ( نه براي خدا، آخرت و ...).
 
اساس تفکر «سکولاريسم» بر شاخصه هايي همچون بهبود زندگي در همين دنيا، تلاش براي پيشرفت و ترقي مادي بشر واحترام به کشف حقيقت از طريق عقلي و تجربي و قابل ارزيابي که منجر به بهبود زندگي مادي شود، معطوف شده است.
 
لذا واژه ي «سکولار» به معناي «امردنيوي» و « آنچه که با اين جهان مربوط است. (of this world) آمده است و در زبان لاتيني متضاد امر ديني و معنوي است . (۳)
 
باتوجه به هستي شناسي، معرفت شناسي و انسان شناسي سکولاريزم ، شاکله عرفان سکولار برپايه سه عنصر اساسي شکل گرفته است که عبارتند از:
 
۱) فاقد جهان بيني توحيدي است.
 
۲) فاقد شريعت وحياني است.
 
۳) فاقد اعتقاد به قيامت و جهان ديگر است.
 
بنابراين هرگونه مکتب عرفاني که اين عنصر درآن باشد عرفان سکولار ناميده مي شود.
 
جهان غرب از «رنسانس» به اين سو، به تبيين هستي و آرمانها و هدفهاي انسان طبق اصول فلسفه مادي توسط افرادي چون «توماس هابز» ، «جان لاک»، «جان استوارت ميل» و ديگر فيلسوفان تجربي مذهب پرداخت.
 و با حذف مباني تفکر ديني بنياد تمدن غرب در بحران معنويت متزلزل گشت. تاثير تمدن و تکنولوژي جديد بر دگرگوني و بهتر شدن وضع زندگي مادي بشر را هرگز نمي توان دور از نظر داشت اما اين واقعيت تلخ را نيز نمي توان کتمان کرد که تمدن مدرن يکي ازعوامل غفلت آدميان از اصلي ترين ساحت وجودي خود يعني روح ملکوتي و در نتيجه فروپاشي اخلاقي و معنويت در جهان غرب و معاصر است ناتواني تمدن صنعتي در برآوردن نيازهاي معنوي و ارزشي انسان معاصر و در نتيجه ظهوربحران و بن بست هاي بغرنج شده است.
 
در پي اين بحران هاي معنوي و معرفتي جنبش هاي دانشجويي در دهه هاي ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ آمريکا و اروپا را فراگرفت.
 
شکست سکولاريسم در حوزه هاي مختلف و متنوع نيازهاي فطري انسان در عصر مدرن و فضاي بحران زده اخلاقي، رواني و اجتماعي برآمده از تمدن سکولار در جهان معاصر سبب شد تا تئوري پردازان اين مکتب در غرب بدنبال ترميم پايه هاي متزلزل تمدني خود برآيند و دل هاي مضطرب انسان دورمانده از اصل خويش را با تارهاي عنگبوتي نو معنويت گرايي پيوند زند. خروجي اين رويگردمبناي معنويت گرايي جديد درعصر پست مدرن شد.
 
براساس اين ديدگاه انسان نياز به احساس معنوي و دين و فراغت از زندگي مادي دارد؛ اما نبايد اين نياز به حوزه اجتماعي سوق داده شود.
 
اميل دورکيم جامعه شناس معروف – در مورد استقلال يافتن علوم، تعليم و تربيت، سياست، حقوق، نهادهاي اجتماعي و حتي شيوه هاي زندگي از دين، و روند عرفي شدن و سکولاريزاسيون در کتاب «تقسيم کاراجتماعي» مي نويسد:
 
«دين پيش تر همه چيز جامعه را در بر مي گرفت. هر اجتماعي ديني بود و اين دو اصطلاح به صورت مترادف به کار برده مي شدند، اما کم کم مسائل سياسي ، اقتصادي و علمي، قلمرو خود را از دين جدا کردند. خدا قبلا در تمام روابط بشر حاضر بود، اما در طول زمان از آن باز پس مي کشد و به تدريج جهان را به انسان و درگيري هايش وا مي گذارد. حتي اگرهم بخواهد مسلط باشد تسلطي از راه دور و از بالا است... وي به تدريج فضاي بيشتري را به عملکرد آزادانه ي بشرمي دهد. اين روند در نقطه ي خاصي از تاريخ اتفاق نمي افتد بلکه مي توانيم از همان آغاز تحولات جوامع، شاهد آن باشيم. لذا اين امر به شرايط توسعه و رشد جوامع بستگي دارد. اما روي هم رفته هر روز از تعداد آن دسته از باورها و احساسات گروهي، که به آن اندازه متمرکز و توانمند باشند که بتوانند ويژگيهاي يک دين را پيدا کنند، کاسته مي شود. مي توان گفت ميانگين فشردگي وجدان عمومي به طور فزاينده اي کم مي شود. اين قلمروها که از مذهب مستقل مي شوند بطور روزافزوني ناسوتي (profane) مي شوند. » (۴)
 
غيرقدسي شدن امورکه بارزترين جلوه ي آن در سياست و اداره ي جامعه مشاهده ميشود در مغرب زمين در طول چند قرن و باروندي تدريجي صورت گرفت.
 
در زندگي مدرن امروز هم که فشارهاي رواني و جسمي و ذهني، انسان ها را پريشان نموده، مضمون رهايي از رنج زندگي ماشيني بسيار موردتوجه عرفان سکولار قرار گرفته است. اين ديدگاه کاملا مناسب با ذوق و تمايلات انسان مدرن به زندگي اين جهان و جستجو راه هايي براي حداکثر لذت و بهره مندي از دنيا است.
 
عرفان سکولار به انسان مي آموزد که چگونه هرچه بيشتر توانايي خود را به کار گيرد تا کامياب تر و موفق تر و راحت تر در دنيا و براي دنيا عمل کند.
 
لذا شاهد هستيم که عرفان شرقي از نوع هندوئيسم و بوديسم مورد اقبال عرفان سکولار غربي قرار مي گيرد.
 
زيرا که هندوئيسم و بوديسم که اعتقاد به معاد وحيات اخروي در آن کمرنگ است و به جاي آن تناسخ و بازگشت هاي متوالي به اين جهان را دربردارد، مي تواند زمينه خوبي براي هماهنگي با سکولاريسم تعديل شده غرب باشد؛ زيرا هردو مي خواهند از رنج دنيا بکاهند و در هر دو مرام زندگي دنيا اعتبار دارد؛ زيرا پايان آن ، تولدي ديگر را درپي دارد. انسان هاي خوب در بازگشت مجدد به جهان در طبقات بالاي جامعه و بدکاران در طبقات پايين يا حتي به صورت حيوانات، گياهان و حتي جمادات به دنيا باز مي گردند.
 
علاوه بر انحصارکارکرد اين جهاني عرفان سکولار، محدود شدن آن به حوزه شخصي افراد نيز بعد ديگر سکولاريست بودن معنويت گرايي جديد است.
 
اصل طريقت عرفاني هندويي برتامل دروني، مراقبه و رسيدن به معرفت نفس(برهمن – آتمن ) بوده و طريقت هاي عبادي نيز به نوعي سکون، آرامش و کسب فيض در محضرخدايان بت گونه خلاصه مي شود. هرکس بايد از درون خود را رها سازد تا به کسب معرفت توفيق يافته و به آرامش رسد و به رنج دنيا خاتمه دهد.
 
تالکوت پارسونز «جامعه شناس نامدار معاصر» در روند تحولات جاري درزير ساخت اجتماعي، براي آينده دينداري در جوامع مسيحي غرب پيش بيني کرده و اشاره به موقعيتي دارد که درآن دين از هرگونه حضور درحيات اجتماعي معزول شده است و تنها براي قابل تحمل کردن زندگي در قفس آهنين دنيا تهي از معنا، به تعلق خاطرشخصي بدل مي شود تا دل مشغولي اوقات فراغت وي گردد.
 
«امروزه درغرب عرفان هاي انحرافي حاصل اعمالي است که بدون معرفت هستند، مثل يوگا، يوگا در تفکر برخي جوانان ايراني بيشتر انجام اعمال خاص ورزشي است. اما کساني که انديشه هاي هندي را خوانده اند مي دانند که در هند ۹ مکتب نظري داريم که ديدگاه شهودي را مطرح مي کنند و از اين ميان ۶ مکتب خدامحورند و ۳ مکتب خدا را قبول ندارند. يکي از اين ۶ مکتب نظري يوگا است. اين مکتب معتقد است راه نجات در کنار معرفت عمل هم نياز دارد. اگر يوگا در شکل مناسک صادر شود بعد از مدتي به صورت ضد خود عمل مي کند و انحرافاتش بالا مي رود. (۵)
 
ازجمله رهيافت ها و سلوک و اعمال معنويت جديد تحت عنوان «فراعلم و فراروانشناسي» که در عرفان سکولار تخصيص و توسعه يافته است.
 
در اين حوزه مقوله هاي فراواني قرار مي گيرد مانند:
 
پيشگوئي، طالع بيني، سفرمعنوي، مديتيشن، NLP، تجسم خلاق، رنگ درماني، موسيقي درماني و .... در مورد اين پديده ها بايد گفت که اينها عمدتا تکنيک هايي براي دستيابي به آرامش هستند و هيچ ارتباطي با عرفان ندارند. نکته ديگر اين که بعضي از اين دستاوردها واقعيت علمي ندارد و بيشتر براي ايجاد هيجانات آني و کاذب مطرح شده است. نسبت به بعضي ديگرهم بايد گفت پژوهش هاي علمي در باره آنها هنوز ناقص است و تاتکميل شدن فاصله دارد.
 
بنابراين عرفان سکولار به گونه اي طراحي شده است که کاملا بر ديدگاه احساس نياز معنوي فردي تاکيد دارد و براجتناب از حوزه اجتماعي تکيه مي نمايد و صرفا بدنبال قابل تحمل ساختن دنيا فاقدمعنا وسختي هاي زندگي ماشيني و مدرن است.      
منابع:
 ۱ حميد پارسانيا ، سکولاريسم ، نشر و پژوهش معنا گرا
 ۲ همان
 ۳ دکتر همايون همتي، سکولاريسم در بوته نقد، نشر و پژوهش معناگرا
 ۴ همان
 ۵ حسن بلخاري قهي، همايش علمي «پيامبراسلام(ص)عرفان و معنويت نو» تالارعلامه اميني دانشگاه تهران ۲۴/۲/۱۳۸۷ 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.




تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به پاتوق مي باشد.